کوچــه هـای بـی بهــار... چه خوش صید دلم کردی، بنـازم چـشم مستت را ...
| ||
|
خیال باطــــل
که دل بر گـٍـرد رویــش بـلبلی بود
سفیدروی وسیه گیسو سیه چشم پری رویــی که زلـفش مـخملی بود
تمام هستی ام در کـوی جـانـان نه دریا و نه ساحل مـنزلــی بود
دلم چون جامۀ مهرش به تن کرد پر از نـقل حــدیثــم مــحفلی بود
چه شبها با خیالش سر نـمــودم دریــغـا بــس خـیـال بـاطــلی بود
تو پنداری که عاقل بود «فرزاد»؟ گمانم من که فرد جاهلی بود!! نظرات شما عزیزان: |
|
] [ Weblog Themes By : iran skin ] |